پیاده نظام

حرفهایی برای جوانانی که سیب زمینی نیستند

پیاده نظام

حرفهایی برای جوانانی که سیب زمینی نیستند

پیاده نظام

یک روز با این هایی و یک روز با آن ها
رندی که از تخریب میترسد بلاکش نیست
سرباز باید پشت دشمن را بلرزاند
شطرنج جای مهره های اهل سازش نیست

مرتضی عابدی لنگرودی

Yemen ifyemen
پیام های کوتاه
  • ۱۳ خرداد ۹۵ , ۰۹:۳۴
    ترس
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

عشق در یک نگاه(1)

جمعه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۵:۵۰ ب.ظ

سلام به همه دهه هفتادیهای عزیز
اصولا در مورد قابلیت های دهه هفتادیها میشه هزاران صفحه نوشت. برای مثال میشه به موارد ذیل اشاره کرد:
1- مسئولیت پذیری 2- تلاش وپشتکار وپیگیری امور 3- تلاش برای بهترین بودن 4- سختی کشیده و چالشی 5- نسل طلایی ایران، ولی یکی از مهمترین ویژگیهای این دهه، عشق در یک نگاهه!
قبل از اینکه وارد بحث بشیم، عرض میکنم که خواهشا افراد بی جنبه این مطلب را دنبال نکنند چون از فردا تصمیم می گیرن دنبال عشق در یک نگاه بگردن که ممکنه کار دست خودشون بدن.
از روزای اول دانشگاه شروع میکنیم. فرض کنید دارین فرم مشخصات دانشجویی را پر میکنین که ناگهان یک صدای زیبای دخترونه میپرسه آقا ببخشین فرم مشخصات را از کی گرفتین و شما بی خبر سر بلند میکنین و ناگهان با یه دختر زیبای لنز رنگی، دماغ عملی و گونه کاشته مواجه میشین که البته موهاشو رنگ کرده و ابروهاشم تاتو کرده و تا میاین به خودتون بجنبین، اسیر رنگ رژ لباش و       مژه های مصنوعیش میشین و در یک نگاه، یه دل نه صد دل عاشق میشین و از اتفاق متوجه میشین که همکلاسیتون هم هست.
وقتی فرم مشخصات را دریافت کرد، خودکار هم نداره و شما خودکار، کپی مدارک، کاغذ، دستمال کاغذی، موبایل و کل داراییتون را در اختیارش میذارین. وقتی توی راهروهای دانشگاه حرکت میکنه و شما مثل بادی گارد همراهیش میکنین، تازه یه نکته دیگه را با ظرافت متوجه میشین که این خانم زیبا با کفش 15 سانتی و کلیپس 10 سانتی چقدر خوش قد و بالاس و چقدر برازنده شماست.
وقتی که خودکارتون را پس میده، چشمتون به ناخنای مصنوعیش میفته، دیگه متقاعد میشین که نیمه گمشدتون را پیدا کردین.از اینجا به بعد روایت های مختلفی میتونه اتفاق بیفته. در این لحظات زیبای عاشقی، دنیا براتون رنگ دیگه میشه و از صبح خروس خونش انگار براتون یه آهنگ دیگه داره! یاد آخرین لحظه ای که دم خوابگاه باهاش خداحافظی کردین میفتین و اصلا براتون مهم نیست که این دختر خودش یکه فروشگاه لوازم آرایشیه. کم کم علاقه عمیق تر میشه و توی دو هفته بهش عادت میکنین و آخر هر کلاس و قبل از رفتن به خوابگاه با هم احوالپرسی میکنین! براتون سوال میشه که چرا این دختر گونه هاش گل نمیندازه و بعد میگین که حق داره با این همه بتونه کاری و زیر سازی! در مراحل بعدی دنبال راهکاری میگردین که بیشتر باهاش صحبت  کنین، ...

 

ادامه دارد ...

 

نویسنده: ایمان چگونیان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۱۱
امیرحسین چگونیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">