پیاده نظام

حرفهایی برای جوانانی که سیب زمینی نیستند

پیاده نظام

حرفهایی برای جوانانی که سیب زمینی نیستند

پیاده نظام

یک روز با این هایی و یک روز با آن ها
رندی که از تخریب میترسد بلاکش نیست
سرباز باید پشت دشمن را بلرزاند
شطرنج جای مهره های اهل سازش نیست

مرتضی عابدی لنگرودی

Yemen ifyemen
پیام های کوتاه
  • ۱۳ خرداد ۹۵ , ۰۹:۳۴
    ترس
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

بدذاتی، به شکل عشق زاده شد!

دوشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۱۵ ق.ظ

گالش نیمه پاره ی چوپان
خلوت یک الاغ آخر کوه
دختران بدون آرایش
لهجه ی بچه های آن ور کوه

گوسفندی که گوشه ی عکس است
گله ای که چقدر تنها بود
در سرم روستای محرومی ست
((تیکسر)) انتهای دنیا بود

دختری ناز میدهد در من
چند تا گاو پشت مدرسه را
مانده ام که چگونه هضم کنم
آخرین خنده ی محدثه را

چیدن سیب های پیرهنت
بهترین اشتباه آدم بود
مانتوی زرد، کفش پاشنه دار
چیز هایی که از تو یادم بود

چیز هایی که از تو یادم هست
چادری که تو را بغل کرده
قرص اعصاب گوشه ی یخچال
که مرا در غم تو حل کرده

بچگی کرده ام درست... ولی
گله ی بچه ها عوض دارد
بغض من بی دلیل میترکد
بغض این روز ها مرض دارد

بغض یعنی غروب لشت نشا
شاعری گیج، خسته، منتظرت
روی یک نیمکت اواسط پارک
چند ساعت نشسته منتظرت

یک نفر مثل تو اوایل پارک
بغض های مرا بهم میزد
مانتوی زرد، کفش پاشنه دار
لعتنی عین تو قدم میزد

باز بالا می آورم خود را
توی حالی که تو نمیپرسی
مثل تسبیح مادر پیرم
پشت یک عمر آیت الکرسی

وسط حرف های جدی من
خنده ات داشت دردسر میشد
ساعتت را نگاه میکردی
حرفهایت خلاصه تر میشد

مکث کردم دوباره خندیدی
به تو و خنده ات تشر رفتم
گرچه دارم هنوز میسوزم
از همان کوره ای که در رفتم

آه... مجنون و بیژن و فرهاد
همه از دم نخورده و مستند
بعد یک عمر تازه فهمیدم
که پسرها ظریف تر هستند

در سرم فکر های لعنتی و
لعنتی تر که در دلم غوغاست
بی قرارم ببوسمت اما...
فکر کن کم سعادتی از ماست

و خدا هیچ ماجرایی را
مثل جریان ما دوتا نکند
وسط حرف من بخند، برو
کاش روزی تو هم ... خدا نکند

گرچه کفر تو را در آوردم
در نیاورده ای سر از کارم
سگ دهیار خوب میداند
که چه اندازه دوستت دارم

بی خیالم شو مثل خیلی ها
من که آئینه ی دق ات شده ام
این همه کوچه، این همه کافه
پشت یک کوه عاشق ات شده ام

بخدا مانده ام چکار کنم
بخدا واگذار خواهم کرد
داغ تو بر دلم بماند اگر
همه را داغدار خواهم کرد

 

شاعر: مرتضی عابدی لنگرودی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۲۳
امیرحسین چگونیان

نظرات  (۱)

بزرگ میشه یادش میره.

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">