هر چیزی هزینه ای دارد!

روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمیدهد.
قاضی شوهر را احضار کرد و او طلب خود را انکار نمود یا فراموش کرده بود.
قاضی از زن پرسید:آیا بر گفته ی خود شاهدی داری؟
زن گفت:
آری،آن دومرد شاهدند.
قاضی ازگواهان پرسید:گواهی دهید زنی که مقابل شماست پانصدمثقال ازشوهرش که این مرد است طلب دارد و او نپرداخته است.
گواهان گفتند: سزاست این زن نقاب مقابل صورت خود را عقب بزند تاما
لحظه ای وی را درست بشناسیم که او همان زن است،تاآنگاه گواهی دهیم.
چون زن این سخن راشنید برخود لرزید وشوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید؟ برای پانصد مثقال طلا همسر من چهره اش را به شما نشان دهد؟!
هرگز!هرگز! 
من پانصد مثقال را خواهم داد ورضایت نمی دهم که چهره ی همسرم درحضور دو مرد بیگانه نمایان شود.

سلام بر آمریکا، درود بر استکبار

با دوستی حرف میزدم، از بحث های خودمانی که گذشتیم، بحث شیرین(البته از دید بعضی ها) توافق هسته ای رسیدیم(باز هم از دید بعضی ها، وگرنه بیانیه ای بیش نیست).
من گفتم آمریکا به این توافقات احتیاج دارد، دلایلی هم برای حرف خودم داشتم، که از حرف های کلینتون ، اوباما و... و حتی شرایط حزبها در آمریکا بود که ادعای من را ثابت می کرد.
اما یک حرف از دوست عزیز، باعث شد دیگر حرفی نزنم.
«احتیاج داشتن آمریکا به توافقات هسته ای، مثل این هست که بگویی معلم احتیاج دارد به ما نمره بدهد».
شنیدن این جمله من را متوجه این امر کرد که خانه از پای بست ویران است.
این تشبیه نکات عجیبی را داشت.

شرم نکردیم که عصیان کردیم

تصویری را دیدم که منتسب بود به امیر مومنان.
هر چند اعتبار این عکس ها برای من نزدیک به صفر است، اما تا نگاهم به عکس افتاد چشمانم را بستم.
شرم کردم. نتوانستم نگاه کنم.
از آن لحظه تا الان فکر میکنم که در آن دنیا چگونه به چشمان مولا نگاه کنم و بگویم می دانستم منتقم شما تنهاست، اما گناه کردم.
میدانستم شما نگاه میکنید، اما شرم نکردم.
اگر بگویم جهنم راحت است ، دروغ بزرگی است که جهان به خود نشنیده، اما به گمانم عذاب جهنم راحت تر از شرم در برابر مولا است.
آقاجان ببخشید، مرحمتی کنید، شفیع گناهان کرده ما باشید و برکتی به حسنات نکرده ما تا شاید مانع ننگ شیعه نباشیم.

ما قابلیت های فوق العاده ای داریم

طرح ولایت، تور مشهد، راهیان نور 
هی روضه میخوانیم در سوگ عمیقی که... 
از بخیه های پاره ی زخمی دیالکتیک 
تا ((امریکن پای)) و ((خداحافظ رفیق)) - ی که... 


ما قابلیت های فوق العاده ای داریم 
یک مورد اینکه: ما نخورده بیشتر مستیم 
با جنتی هم میشود جک های خوبی ساخت 
دنیا بخوابد، ما که بیداریم، ((ما هستیم)) 


با ریش، با ریشه، به هر نحوی که شد بردند 
با جعبه هم بردند، قدری دیر پی بردیم 
از کوی دانشگاه تا کرسنت و مک فارلین 
- ما از خودی گل های بعضا بدتری خوردیم 
 

نسل ((روانی چادرت رو از سرت بردار)) 
نسل (( پسر جون دوره ی اندیشه برگشته)) 
نسل برنزه، نسل ویسکی، نسل همخوابی... 
((ممد)) نبودی شهر ما آزادتر گشته 


یک روز با این هایی و یک روز با آن ها
رندی که از تخریب میترسد بلاکش نیست
سرباز باید پشت دشمن را بلرزاند
شطرنج جای مهره های اهل سازش نیست


مرتضی عابدی لنگرودی

بیچاره، گمان می کند عاقل است!

دوستی از دوستان گذشته، ایمیلی داد و بسان گذشته طلبکار بود که ... .
دلم به شدت از این فرد(شاید هم زوج) ناراحت بود، از گذشته زشت که با این دوست گذراندم! دو دل بودم که جواب بدهم یا نه، که اگر جواب میدادم، جواب تندی هم برای او ارسال میکردم.
همین حال بود که به این دعا از آیت الله بهجت رسیدم که« اللهم اجعلنی من کاظمین الغیظ والعافین عن الناس».
پاسخ ندادم و جالب است:
این دوست را بخشیده ام، اما بخاطر اعتماد به نفس بالایی که دچار آن هست، گمان می کند او باید من را ببخشد، البته خودش هم میداند، اما چه میشود کرد که باید مذاکرات برد برد باشد.

ماه، زیبایی اش را مدیون خورشید است!

بین هر دو انسانی، احساسی وجود دارد و این امر کاملا طبیعی است.
احساس دوستی، صمیمیت یا حتی دشمنی! می تواند احساس سو استفاده باشد.احساس بی تفاوتی هم که احساس رایجی است بین رهگذران!
احساس بین دو پسر یا دو دختر ، یکسان است، احساس دوستی، ناراحتی، قهر، رقابت، کینه و... .
اما عجیبترین احساس، احساسات میان یک دختر و پسر است.
دختر و پسری که به درست یا اشتباه دچار احساسی بجز بی تفاوتی شده اند! و متاسفانه احساس بین آدمها دو طرفه نیست و چقدر غلط است ضرب المثل«دل به دل راه داره».

صفحه فعالیت سیاسی

صفحه "فعالیت سیاسی" بروز رسانی شد.

بدون هیچ دلیلی، خاک تو سر جلیلی

در ذهن خود فکر کردم که 8 سال مذاکره چرا به نتیجه نرسید، به نتایج زیر رسیدم که بازگو کردن آنها خالی از لطف نیست:
جلیلی یک دنده، اصلا حاضر نبود امتیاز بدهد!
موضوع اصلی مذاکرات جلیلی، نیاز های کشور بود،20 درصد نمی ساخت در صورتیکه 20 درصد تامین شود.

من دکتر ظریف را دوست دارم، باور کن!

باز همه چیز شیرین شد، همه خوشحال هستند، اما ترس من از چیست؟
نکند مثل بازی آرژانتین، به باخت دقیقه آخر عادت کرده ایم؟
اوباما گفت، در صورت عدم توافق، تحریمها فرو می پاشید.
الحق که ظریف مردانه ایستاد، خسته نباشید، خدا قوت!
اما چه دادیم، چه گرفتیم!
این شادیها از چیست؟

اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی

امروز برای تحویل پروژه به کاشان رفتم، اما نکته جالب اینکه، تمام مسیر رفت و برگشت رو به یک تک آهنگ گوش میدادمو چقدر هم لذت بردم.
بشنوید انشالله که مورد قبول دوستان واقع افتد.

 

 

خواننده: حجت افشارزاده

دریافت