پیاده نظام

حرفهایی برای جوانانی که سیب زمینی نیستند

پیاده نظام

حرفهایی برای جوانانی که سیب زمینی نیستند

پیاده نظام

یک روز با این هایی و یک روز با آن ها
رندی که از تخریب میترسد بلاکش نیست
سرباز باید پشت دشمن را بلرزاند
شطرنج جای مهره های اهل سازش نیست

مرتضی عابدی لنگرودی

Yemen ifyemen
پیام های کوتاه
  • ۱۳ خرداد ۹۵ , ۰۹:۳۴
    ترس
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

۳۱فروردين

فایل پی دی اف نشریه رو برای دوستانی که ندیدند ،آپلود کردم.

از طراحی نشریه بگذرید که عجله ای بود، درباره بقیه موارد نظر بدید لطفا!!

 

دریافت
حجم: 384 کیلوبایت
توضیحات: صفحه اول

دریافت
حجم: 429 کیلوبایت
توضیحات: صفحه دوم
 

امیرحسین چگونیان
۳۰فروردين
احساس ضعف به شدت در حال قدرت یافتن در من است.
فکر میکنم دیگر بس است اینقدر محکم راه رفتن.
با عصا باید راه رفت شاید!
از تظاهر خسته شده ام، اما هیچکس نه دوستان و نه حتی برادرانم نیستند که کمکی کنند.
این خودم نیستم، پشت پرده له شده ام، اما نه اینکه کسی در حقم بدی کرده باشد!!! فقط...
احساس میکنم آنچه باید، نبودم!
احساس میکنم کوچکتر از وسعم هستم.
احساس میکنم این امیرحسین چگونیان 5درصد توانایی من هم نیست.
و کسی نیست که دستم را بگیرد و خدا هنوز مینگرد و من هنوز ناله میکنم که خدایا من مردش نیستم و اما به گمانم او از من بیشتر انتظار دارد، شاید!
امیرحسین چگونیان
۲۹فروردين

مطالب نشریه بطور کامل جمع آوری شده
اما اصلا به دل خودم ننشست!
اگر کوچکترین ایرادی از طرف دوستان برسه، کل مطالب رو تغییر میدهم.

امیرحسین چگونیان
۲۹فروردين

آکادمی گوگوش

دو سه هفته بیشتر به نوروز 1392 باقی نمانده... بعد از مدتها آسمان اصفهان ابری شده و باران می بارد... از امتجان برمی گردیم... با دو همکارم سوار اتوبوس می شویم... اتوبوس شلوغ است... مدارس تعطیل شده و بچه ها به خانه برمی گردند... هیجان و انرژی آنها به ما هم حس زنده بودن می دهد، به ما که داریم زندگی را فراموش می کنیم... سر و صدای یک پسر بچه بازیگوش و پر حرف توجهم را جلب می کند... همان طور که در اتوبوس ایستاده ام، تا رسیدن به مقصد، نگاهش می کنم... پسرک گرم جنب و جوش است، باید سیزده چهاده ساله باشد...کوله پشتی مدرسه ای دارد و انگار اوست که به کوله آویزان شده!، ریز نقش و پر انرژی... از سر و گوش همه بالا می رود... شیشه اتوبوس را بخار پوشانده... پسرک روی نوک انگشت پا بلند می شود و بعد با نوک انگشت می نویسد، "آکادمی گوگوش" ! و بعد زیر آن می نویسد "I LOVE YOU" !!!، برای چه کسی می نویسد خدا می داند...

امیرحسین چگونیان
۲۹فروردين

آنچه درباره امید اکبری باید بدانید!!

امیرحسین چگونیان
۲۹فروردين

بعضی از آدما دوستیاشون مدت داره، یه جورایی به آدما تاریخ انقضادار نگاه میکنند.
این آدما بدجور سرشون به سنگ میخوره!
اما کاش میتونستم به طعمه هاشون بفهمونم که، عزیزم گول نخور!!!
این که میبینی تا خرش از پل گذشت، جواب سلامت رو هم نمیده بخدا!!!
اما حیف...

امیرحسین چگونیان
۲۸فروردين

راه را بسته بودند از بیراهه رفتم هر چه تاختم مقصد را نیافتم،وقتی به نینوا رسیدم خورشید بر نیزه بود.

امیرحسین چگونیان
۲۸فروردين

فیلمی خوش ساخت با دیالوگهای ماندگار

این فیلم واقعیتهایی از جامعه را بازگو میکند ،اما جریان اصلی فیلم و نتیجه اصلی آن کاملا فانتزی و تخیلی است.

از معدود فیلمهای ایرانیست که دیدن آن به دفعات ،آدمی را خسته نخواهد کرد.

دیال.گ ماندگار خسرو شکیبایی: "قدیما بهش میگفتن یقه آخوندی،الان بهش میگن یقه دیپلمات...حالاشما بگو ،آخوندامون دیپلمات شدن یا دیپلماتامون آخوند؟"

 

امیرحسین چگونیان
۲۸فروردين
آب را گل نکنید . . .
شاید از دور علمدار حسین (ع)،
مشک طفلان بر دوش،
زخم و خون بر اندام،
می رسد تا که از این آب روان،
پر کند مشک تهی، ببرد جرعه آبی برساند به حرم،
تا علی اصغر (ع) بی شیر رباب (س)،
نفسش تازه شود و بخوابد آرام . . .
آب را گل نکنید . . .
امیرحسین چگونیان
۲۶فروردين
به یاری خدا ،شماره اول نشریه با موضوع مذاکرات هسته ای منتشر شد و استقبال نسبتا خوبی داشت ،انشالله شماره بعدی به زودی و با محوریت آیت الله ... منتشر خواهد شد.
محتاح دعای دوستانیم
امیرحسین چگونیان