بازگشت همه به سوی اوست

در قسمت فرهنگی دانشگاه، دوستی که راهنمای  خوبی برای من هست وجود داره و الحق والانصاف در مشورت به من و دوستانم کم نگذاشته.
این دوست بزرگوار اقا وحید صدوقی هست.
اخیرا متوجه  شدم پدر ایشون از دنیا رفتند ، غیر از طلب صبر هیچ حرفی برای گفتن ندارم.
خدا بیامرزد ایشان را، براستی که فرزند صالح باقیات الصالحات است.

سیاسی نیستم

می گویند "سیاسی نیستیم".
سیاسی نیستی یعنی
چیزی که ارزش داشت
حسین برایش کشته شود
پیش من دوزار ارزش ندارد.

حجت الاسلام پناهیان

مردانی از تبار جنبش دانشجویی

دیدن مردانی از تبار جامعه اسلامی که امروز مردان دغدغه مند جامعه هستند.

میگن بازم شهید میاد

بله، باز هم شهید، باز هم یاد بی حرمتی کردن های ما
خدا ببخشد ما را به حرمت شهیدان.
به حرمت این شهیدان تازه رسیده.
جوانانی که مادرانشان آرزوی ازدواج آنها را داشتند.
آرزوی شهادت میکنم برای آنان که دلشان بات شهداست، برای من هم آرزو کنید.

لحظه ای بخند، گریه ات میگیرد

امام حسین در روز عاشورا سیصد هزار نفر را با دست خودش کشت. با بمبی که روی هیروشیما انداختند، تازه شصت هزار نفر کشته شد. من چند روز پیش حساب کردم که اگر فرض کنیم که شمشیر مرتب بیاید و در هر ثانیه یک نفر کشته شود، سیصد هزار نفر، هشتاد و سه ساعت و بیست دقیقه وقت می خواهد. دیدند که جور درنمی آید، چه بکنند؟ گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بود.
حماسه حسینی

عزای بر حسین

امروز باید عزای حسین را گرفت، اما برای حسین در عصر ما یک عزای جدیدی است که در گذشته نبوده است و آن عزای جدید این همه دروغهاست که درباره حادثه کربلا گفته می شود و احدی جلو این دروغها را نمی گیرد.
حماسه حسینی

آمارهای اشتباه

نمی دانم!
می گویند آمار ازدواج کم شده است.
اگر این آمارهای صدا و سیما و ... درست است ، پس این همه دستهای گره خورده در هم دخترها و پسرهای تهرانی چیست؟
این همه زوج جوان، صد البته که این کشور اسلامی است و کسی غیر اسلام عمل نمی کند.
امان از آمارهای غلط!

پ.ن: الکی مثلا ذهن سالمی دارم.

خدایا تو برایش چه میکنی؟

مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید:
«چه کسی بر مرده های شما نماز می خواند؟»
چوپان گفت: «ما شخص خاصی را برای این کار نداریم؛ خودم نماز آنها را می خوانم».
مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»
چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله ای زمزمه کرد و گفت : «نمازش تمام شد!»
مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟
چوپان گفت: بهترازاین بلد نبودم
مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد.
از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»
پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»
مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست
تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد،
با خدا گفتم : « خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش
زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار می کنی ؟ »
به نام خدای آن چوپان ...
گاهی دعای یک دل صاف،ازصدنماز یک متظاهر به دین با دلی پرآشوب بهتراست

یادداشتی از آقاگل برای من

دوست عزیز ،سعید دا(و)دی مطلبی برای بنده در شبکه خاک بر سری تلگرام ارسال کرد که بخشی از آن نظر من را جلب کرد:
فال حافظ شیرازی:
بالاخره آن ترک شیرازی به دست آورد دل ما را / به خال هندویش بخشیدم سمرقند و بخارا را!
ای صاحب فال، بالاخره در هر توافق نامه ای باید یک چیزهایی داد و یک چیزهایی گرفت ... مهم این است که توافق برای هر دو طرف برد - برد باشد!

بابا طاهر عریان (البته لقب ایشان قبل از توافق هم همین بوده و نباید فکر کرد بعد از توافق دچار جوزدگی شده!):
چه خوش بی که توافق هر دو سر بی / که یک سر توافق دردسر بی
اگر اشتون دل شوریده ای داشت / دل موگری از او شوریده تر بی!

الهی و ربی من لی غیرک

إِلَهِى لا تُخَیِّبْ مَنْ لا یَجِدُ مُعْطِیا غَیْرَکَ، وَ لا تَخْذُلْ مَنْ لا یَسْتَغْنِى عَنْکَ بِأَحَدٍ دُونَکَ.
اى خداى من! آن را که بخشنده اى جز تو ندارد نومید مگردان و آن که از تو بى نیاز نیست و کسى به داد او نمى رسد خوار مکن.
دعای شانزدهم صحیفه سجادیه