ببین ای ترک شیرازی، که بردی جمله دلها را
حجت الاسلام پاشاپور(عارف تهرانی):
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
شعار و حرف پُر کرده، تمام ادعاها را
یکی بخشیده چون حافظ ، سمرقند و بخارا را
یکی چون صائبِ تبریز ، سر و دست و تن و پا را
از این سو شهریار داده ، تمام روح اجزا را
از آن سو بانو دریایی ، گرفته حال ماها را
سعادتمند شاعر نیز ، فقط گفت و نداد هرگز
نه ملک و نه بخارایی ، نه روح و نه تن و پا را
ولی من می شناسم کس ، که او نه گفت و نه دم زد
بدون حرف عمل کرده ، تمام ادعاها را
کسی که خانمانش را ، رها از بهر جانان کرد
بدون منتی بخشید ، سر و دست و تن و پا را
و او اهسته و آرام ، برای عشق محبوبش
فدا کرده به گمنامی ، تمام روح و اجزا را
اگر خواهی بدانی کیست ، وجودت از سجود اوست
تمامی خودش را داد ، به ما بخشیده دنیا را
نه گفتش ترک شیرازی ، نه گفتش خال هندویش
و او نامش "شهید" است او ، عمل کرد ادعاها را ...
ببین ای ترک شیرازی که بردی جمله دل ها را
بکن پاک خال هندویت رها کن این دل مارا
ندارم پول و ماشینی نه دارم ملک و املاکی
مگر دیوانه ام بخشم به تو دست و سر و پارا ؟
ببخشم کل اعضا و تمام خانمان خود
که تا یک لحظه ای بینم رخ زیبای مولا را
همان آقای تنهایی که از هجرش پریشانم
که روزی می کند خرم تمام ملک دنیا را
تو هم گر ادعا داری که بردی جمله دل هارا
برو گر می توانی بر، دل فرزند زهرا را
💜💜💜
...