شعر ای قلم با ترجمه فارسی
_ای قلم سوزلرینده اثر یوخ ، آشنادن منه بیر خبر یوخ
ای قلم در حرفهایت اثری نیست ، از آشنا برایم خبری نیست
_گلدی بو جمعه ده گِده آلله ، فاطمه یوسفینن خبر یوخ
ای خدا این جمعه هم آمدو بگذشت ،از یوسف فاطمه باز خبری نیست
_یاندی پروانه لر شمع سوندی ، آیریلیقدان اوره قانه دوندی
پروانه ها سوخت و شمع خاموش شد ، از جدایی دلها همه پرخون شد
_شانیده رتبه ده بی بدلسن ، هر گوزلده اقا سن گوزلسن
در شان و رتبه بی همتایی ، آقا جان زیباتر از هر زیبایی
_کیم دییر آیریلیق درده سالماز ، عاشقین صبرینی الدن آلماز
که میگوید که جدایی مبتلا نمیکند ، صبر را از عاشق جدا نمیکند
_ای گوزوم یوللارا باخ داریخما ، گون همیشه بولوت آتدا گالماز
ای چشم به راهها نظاره کن و دلتنگ مشو ، چونکه آفتاب همیشه پشت ابر سٌکنا نمی کند
_غنچه گوللر نه اندازه سولسون ، قلبیلر گویما قانیله دولسون
غنچه ها تا چه اندازه پر پر شود ، مگذار قلبهای منتظران پرخون شود
_گلدی بو جمعه ده گلمه دین سن ، گون ساییم جمعه ی دیگر اولسون
این جمعه هم آمد اما تو نیامدی ، روزها را می شمارم تا جمعه ی دیگر شود
_ای «صفایی» هَله دوز فراقه ، یول سالاغ بیزده بیرده عراقه
ای «صفایی» صبر کن هنوز بر فراق ، تا بلکه مسیرمان افتد به عراق
_قلبیلر غصه دن داغلی گالدی ، یا امام زمان گََل اماندی
از غصه ات داغدار است قلبمان ، بیا و رحم کن یا امام زمان
کی از مسیر کوچه، قصد عبور داری؟
یا مهدی