پیاده نظام

حرفهایی برای جوانانی که سیب زمینی نیستند

پیاده نظام

حرفهایی برای جوانانی که سیب زمینی نیستند

پیاده نظام

یک روز با این هایی و یک روز با آن ها
رندی که از تخریب میترسد بلاکش نیست
سرباز باید پشت دشمن را بلرزاند
شطرنج جای مهره های اهل سازش نیست

مرتضی عابدی لنگرودی

Yemen ifyemen
پیام های کوتاه
  • ۱۳ خرداد ۹۵ , ۰۹:۳۴
    ترس
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
۲۱اسفند
چقدر تعطیلات عید، بعد از کلی هیاهو جذاب هست، چقدر دوست داشتنیه.
خدا همه رو عاقبت بخیر کنه، امیدوارم مرگ هم برای همه، همین طور باشه، یک استراحت بعد کلی خستگی.
یاحق
امیرحسین چگونیان
۲۱اسفند
دنیا چقدر یکنواخت شده است.
خواب که قسمت اعظم آن است، لااقل ازین تکرار به دور هستم، خواب بی خواب.
بی میلی، حس همیشگی من است، احساس پوچ بودن، از مسیر هایی که به پایان آنها اعتماد ندارم، بیزارم، باید مطمئن باشم از راهی که میروم اما نیستم.
نیش و کنایه ها، من را از راهم پشیمان نکرده، اما به ادامه مسیر مشکوکم، اینجا ایستگاه من است، یا استراحت میکنم و ادامه میدهم یا راه رفته را باز میگردم. یا ادامه اصول یا اصلاح آن.
امیرحسین چگونیان
۱۵اسفند
انتخابات تمام شد، الحمدلله دکتر ما وارد مجلس شد و خستگی این چند ماه فشار و کاری که بر ما وارد شده بود، رفع شد.
اما و اگر هایی وجود دارد، انشالله به شرط حیات بیان میکنم.



سر حاکم بر اندازی ست امشب حکم خشتم را
بیا با دست خود بنویس حکم سرنوشتم را

همیشه خال سر دست تو بود و دست کم با من
که گردن می زدی با بی بی ات سرباز خشتم را...
اصغر عظیمی مهر
امیرحسین چگونیان
۲۵بهمن

 

شهید سردار حسن شاطری

مکان شهادت:  مسیر دمشق به بیروت

زمان شهادت:  25 بهمن 1391


درباره اقدامات شهید شاطری در بازسازی‌ها توضیح دهید. به خصوص در لبنان که با ایشان در ارتباط بوده‌اید.

سال ۱۳۸۵ رژیم صهیونیستی یک جنگ همه جانبه ای را علیه لبنان آغاز کرد که در واقع هدف اصلی این جنگ مقاوت اسلامی در لبنان بود. آنها سالها با طرق مختلف آزمایش کرده بودند و روش های مختلف سیاسی- نظامی را که بتوانند حزب الله لبنان را به شکست بکشانند آزمایش کرده بودند. اما  به هر حال سناریوی معروف به جنگ تموز ۲۰۰۶ کلید خورد و  رژیم صهیونیستی یک جنگ همه جانبه ای را که با عقبه حمایتی از سمت آمریکا و کشورهای غربی همراه بود  در منطقه  هم حمایت می شد و حتی در داخل لبنان  بودند جریان هایی که با حزب الله خیلی رابطه خوبی نداشتند و هم پیمان  آمریکایی ها بودند و این جنگ آغاز شد.

امیرحسین چگونیان
۲۵بهمن

 

شهید_شاطری

 

شهید سردار حسن شاطری

مکان شهادت:  مسیر دمشق به بیروت

زمان شهادت:  25 بهمن 1391

 

 

 

مادر شهید مغنیه می‌گوید بعد از جنگ سی وسه روز شنیده بودم که مهندسی از ایران برای مدیریت و در دست گرفتن کار بازسازی به لبنان آمده اما او را نمی‌شناختم. تخریب جنگ زیاد بود و نگرانی ما هم در آن شرایط بسیار. خرابی‌ها باید زودتر آباد می‌شد و مردم باید زودتر سر و سامان می‌گرفتند. یک سال قبل از شهادت عماد بود، روزی نگرانیم را به او گفتم که در این شرایط مهندسی که از ایران آمده چگونه می‌تواند این همه کار را انجام دهد؟ حاج عماد لبخندی زد و گفت: «خیالتون راحت باشه کسی آمده که بهترین فرد برای این کار است.»

امیرحسین چگونیان
۱۳بهمن
من باغ زمستان زده دارم تو نداری

من خرمن طوفان زده دارم تو نداری



از خاطره ی سبز بهشتی که فرو ریخت

یک میوه ی دندان زده دارم تو نداری



"داش آکلم" و تنگ دلی درد نشان را

بر صخره ی "مرجان" زده دارم تو نداری



من عهد نوشتم تو نه دیدی و نه بستی

من دست به قرآن زده دارم تو نداری



"گر همسفر عشق شدی"را که شنیدی؟

من اسب به میدان زده دارم تو نداری



من اینهمه گفتم و تو یک جمله نوشتی:

((من سرمه به مژگان زده دارم تو نداری ))
امیرحسین چگونیان
۱۱بهمن
همه ی غصه یعقوب از این بود که کاش
بادها عطر که دادند، خبر هم بدهند

ما که هی زخم زبان از کس و ناکس خوردیم
چه تفاوت که به ما زخم تبر هم بدهند

خسته ام مثل یتیمی که از او فرفره ای
بستانند و به او فحش پدر هم بدهند

#حامد_عسکری
امیرحسین چگونیان
۲۹دی
رئیس اسبق سیا: آمریکا بیش از ایران دنبال توافق بود

ا بیش از ایران توافق را می خواستیم و هرگز در مذاکرات در موضع خوبی نبودیم.
«قرار نیست سیاست ایران در خصوص آمریکا تغییر کند» تاثیری بگذارد، آن گاه انتقادات از توافق هسته ای کمتر می شد.
احتیاج به توضیح بیشتری نیست، خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است...
به امید روزهایی با تدبیر
امیرحسین چگونیان
۲۳دی

داغ داریم نه داغی که بر آن اخم کنیم
مرگمان باد اگر شکوه ای از زخم کنیم
مرد آنست که از نسل سیاوش باشد
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
چند قرن است که زخمی متوالی دارند
از کویر آمده ها بغض سفالی دارند
بنویسید گلو های شما راه بهشت
بنویسید مرا شهر مرا خشت به خشت
بنویسید زنی مرد که رنبیل نداشت
پسری زیر زمین بود وپدر بیل نداشت
بنویسید که با عطر وضو آوردند
نقش دلدار مرا لای پتو آوردند
زلف ها گرچه پر از خاک ولبش گرچه کبود
دوش می آمد ورخساره بر افروخته بود
خوب داند که به این سینه چه ها می گذرد
هر که از کوچه معشوقه ما می گذرد
بنویسید غم وخشت و تگرگ آمده بود
از در وپنجره ها ضجه مرگ آمده بود
شهر آنقدر پریشان شده بود از تاریخ
شاه قاجار به دلداری ارگ آمده بود
با دلی پر شده از زخم نمک می خوردیم
دوش وقت سحر از غصه ترک می خوردیم
بنویسید که بم مظهر گمنامی هاست
سرزمین نفس زخمی بسطامی هاست
ننویسید که بم تلی از آوار شده است
بم به خال لب یک دوست گرفتار شده است
مثل وقتی که دل چلچله ای می شکند
مرد هم زیر غم زلزله ای می شکند
زیر بار غم شهرم جگرم می سوزد
به خدا بال وپرم بال وپرم می سوزد
مثل مرغی شده دل در قفسی از آتش
هر قدر این ور وآن ور بپرم می سوزد
بوی نارنج وحناهای نکوبیده به خیر
که در این شهر پر از دود سرم می سوزد
چاره ای نیست گلم قسمت من هم این است
دل به هر سرو قدی می سپرم میسوزد
الغرض از غم دنیا گله ای نیست عزیز
گله ای هست اگر حوصله ای نیست عزیز
یاد دادند به ما نخل کمر تا نکنیم
آنچه داریم زبیگانه تمنا نکنیم
آسمان هست غزل هست کبوتر داریم
باید این چادر ماتم زده را بر داریم
تن ترد همه چلچله ها در خاک و
پای هر گور چهل نخل تناور داریم
مشتی از خاک تورا باد که پاشید به شهر
پشت هرحنجره یک ایرج دیگر داریم
مثل ققنوس زما باز شرر خواهد خاست
بم همین طور نمی ماند و برخواهد خاست
داغ دیدیم شما داغ نبینید قبول
تبری همنفس باغ نبینید قبول
هیچ جای دل آباد شما بم نشود
سایه لطف خدا ازسر ما کم نشود
گاه گاهی به لب عشق صدامان بکنید
داغ دیدیم امید است دعامان بکنید
بم به امید خدا شاد و جوان خواهد شد
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
حامد عسگری

امیرحسین چگونیان
۲۲دی
الحمدلله، امتحانا در حال تموم شدن هست، همه دوستان میروند که استراحت کنند، اما از شانس بد، ما باید بشینیم پروژه بنویسیم سه عدد، کتاب ترجمه کنیم و ...
بین ترم هم نداریم.
حالا در کنار همه این اتفاقات، کنکور داریم، برنامه تشکل مونده، جشن انقلاب هست، بعضی ها میگن آدم توی فشار مرد میشه. یا به قولی آدم تو محدودیت ها ستاره میشه.
حالا ما که ستاره نشدیم، هیچ، ضربدر هم برامون زدند.
دعا کنید ختم بخیر شود
امیرحسین چگونیان