فضای مجازی

بالاخره بعد از کلی کلنجار، تلگرام رو پاک کردم و از این به بعد به وبلاگ عزیزم بر میگردم و مطالب رو توی اینجا بیان میکنم. اگر هم کسی نخوند، مهم نیست، مهم اینه که حرفت بیان بشه.

کتک برای شهرت

فرض کنید مشتی به «محمد علی کلی» زده اید.
اگر پاسخ مشت شما را ندهد، میگویید «من کلی را زدم»

زمان بی جان

گاهی سخت دلت میگیرد که چرا زمان نمیگذرد و این احساس بدتری است از وقتی که «هر چه آید به سرم، باز گویم گذرد ...»
منتظریم که بگذری!

بیانیه

دلم میخواست بیانیه بدهم، بگویم حالم داغونه، خیلی اوضاع درسی بد شده، همه چیز به هم گره خورده، از درونم پکیدم، اصلا حالم خوب نیست.

مطمئنا بیانیه رو اینطوری شروع میکردم:
حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن

مسیر

خدایا، امشب تنم را لرزاندی، خدایا کمکم کن، مانده ام، کمکم کن، خدایا بهترین راه را نشان بده و کمک کن تا آن را طی کنم، به حق خانم جان، به حق بی بی پهلو شکسته. خدایا مسیر را گم کرده ام

شگفتا

هر روز به آمار وبلاگ که سر میزنم ده بیست نفر بازدید کننده داشته!! عجیبه! چرا آخه؟؟ من که مطلب تازه ای میگذارم نه مطالب قبلی خیلی نایاب هستند!!
هرچند سعی دارم که از یکی دو هفته دیگه که سرم خلوت شد، مطالب متنوعی در وبلاگ بگذارم، اما اگر کسی دلیل بازدیدها رو بگه، ممنون میشم!!

دیکتاتور

به من میگویند که به شدت دیکتاتور هستم، حالا فکر کنید این دیکتاتور چگونه باید سر اعتقادات خوش بحث کند!!
ساعتها بحث با دیگران، شبانه روز، گاهی تا نماز صبح!
خب از یک دیکتاتور چه میماند؟؟ هیچ!!
خسته ام، خدا کمک کن! من آن نیستم که تو میخواهی!

ای دل

حال ما خوب است، خوب نیست، بد است، رو به بهبودی نیست!!!!!
خدا این دل را رو بسامان کن!
نه عاشق شده ام نه فارغ، زندگی اطرافیان خوب نیست، من هم سیب زمینی نیستم، دلم میگیرد از بدی حالشان
چه کنم که نمیتوانم جز دعا کاری کنم، کاش وسیله لطف خدا به دیگران شوم!!

دلتنگی

ترم جدید در راه است و همه دوستان من، فارغ التحصیل شده اند.
دلم تنگ است، کاش من هم رفته بودم، ماندنم عذاب است، دلم برای محمد اسدی، محمد ملا احمدی، حسین یگانگی، مجید کریمی، عباس سلامه، حمید طهماسبی، رضا جلالی و.... تنگ است.
خوش باشید هرجا هستید!

سهراب مرادی

مرد خجالتی، مظلوم، غمگین و ...
چقدر به دل مینشینی قهرمان!
همیشه بدرخشی