سالگرد وبلاگ
عزیزم، سه ساله شدی، ای جانم، چه قدی کشیدی. بگو بابا.
آره، خلاصه اینکه این وبلاگ هم سه ساله شد و سومین سال هست که انیس رشد فکری من شده و گاهی دلتنگی های من رو میشنوه. خیلی عزیزی برام.
این وبلاگ، پانزده فروردین نود و چهار ساخته شد. در حالیکه مهمان داشتیم! من در حال ساخت وبلاگ بودم.
ترم 6 کارشناسی بود و من تصمیم گرفته بودم که وارد تشکل جامعه اسلامی بشم. البته ساخت وبلاگ ربطی به این موضوع نداشت، وبلاگ بیشتر به پیروی از امید خان اکبری ساخته شد. بزرگمردی که زندگی من رو تغییر داد و ازش ممنون هستم.
بگذریم. وقتی این وبلاگ رو ساختم، در تشکل مزبور، هیچ کاره ای نبودم، اما بسیار فکر داشتم که در آن اجرا کنم، و میدانستم که من همه کاره این تشکل خواهم شد و شدم. امروزی که این پیام را مینویسم، هیچ مسئولیتی در تشکل ذکر شده ندارم و البته از اعضای آن هم بسیار دلخورم که بسیار بی انصاف بودند. «من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق» قصد تصاحب جایی را نداشتم و ندارم، اما رفتار خوبی نشد. اکثر اعضا! جای ذکر اتفاقات نیست. اما حتی اگر اصرار برخی اعضا نبود، برای هیات نظارت هم کاندید نمیشدم که بعد ها بگویند «فلانی زیادی دخالت میکنه» یا بگویند «یا من یا چگونیان»
باشد، اگر بدی کردم، ان شاءالله حلال کنید، اما من همه شما را حلال کردم و به رسم همیشگی خودم، هیچگاه کینه ای را در دل نگه نمیدارم. اما بابت مقامی که داشتید، باید جواب پس بدهید! ان شاءالله خدا را قانع کنید!
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.